نایک چیزی به شما بدهکار نیست... اما در اینجا به این دلیل است که آنها این کار را انجام می دهند

Anonim

نایک چیزی به شما بدهکار نیست... اما در اینجا به این دلیل است که آنها این کار را انجام می دهند 15111_1

گیج کننده است نه؟ این همان چیزی است که شما آن را «معمای همیشگی» مینامید. معمای همیشگی نوعی ترفند ذهن جدی است که شما را مجبور میکند همیشه به یک سؤال پاسخ دهید، که از پاسخ اولیه شما به یک سؤال اصلی ناشی میشود. این یا شما را در آستانه ی لغزش به سمت جنون قرار می دهد و با خودتان بر سر نکات و نقطه مقابل خود بحث می کنید (مثال: اول چه شد؟ مرغ یا تخم مرغ؟). یا، با سوالی روبرو می شوید که هرچه سعی کنید به آن پاسخ دهید، دچار مشکل می شوید (مثال: وقتی همسرتان از شما می پرسد "آیا این لباس من را چاق نشان می دهد؟"). سعی کنید به یکی از این نوع سؤالات پاسخ دهید و یا در یک اتاق خالی یا روی کاناپه خواهید خوابید. (توجه: به همه مردان تازه ازدواج کرده ام، حتی اگر پاسخ "نه" را بدهید، باز هم فکر می کند که شما پر از مزخرف هستید، در این صورت، شما نباید چیزی بگویید. فقط شروع کنید به ترسیم یک نقطه راحت روی کاناپه برای شب اما حداقل با گفتن چیزی نمی تواند از کلمات شما علیه شما استفاده کند.

در این مقاله من در واقع سعی می کنم دو طرف این بحث دوگانه، نایک در مقابل مصرف کننده را به طور منسجم به یک فکر منسجم تبدیل کنم. اما، همانطور که من انجام میدهم، نمیتوانم منتظر بمانم تا اولین جکاس در مورد این مقاله به گونهای نظر دهد که برای همه واضح باشد که او واقعاً مقاله را نخوانده است، اما با عجله به عنوان بدون متن پاسخ داده است. آن را بیاورید.

Nike follows_1

اول از همه، همه چیز در مورد انتظارات است. وقتی چیزی را انتظار دارید و آن را دریافت نمی کنید، مستعد ناراحتی هستید. وقتی توقعات از پیش تعیین شده ای نداشته باشید، چیزی برای ناراحت شدن وجود ندارد. بنابراین اولین توصیه من به شما این است که از برند نایک یا جردن انتظار نداشته باشید آنچه را که می خواهید به شما بدهد. زیرا بیایید صادق باشیم، آنها دیوانه هستند. اکنون این لزوماً چیز بدی نیست زیرا دیک ها وظیفه ای برای انجام دارند. اما این کار معمولاً مستلزم آن است که یک نفر را خراب کنند. و آن کسی، در این مورد، شما هستید. مصرف کننده.

"اوه، شما این کفش را در این رنگ می خواهید؟" بسیار خوب، ما آنها را فقط در یک شهر که در نزدیکی مکان شما نیست در مقادیر محدود منتشر می کنیم تا مطمئن شویم آنها را دریافت نمی کنید، که باعث می شود از داشتن آنها ناامید شوید، که به نوبه خود باعث افزایش تقاضا برای محصول ما می شود. افزایش قیمتهای فروشندگانی که ما «ادعا میکنیم» نمیتوانیم تحمل کنیم زیرا به برند ما آسیب میزند. اما مخفیانه، ما عاشق این هستیم که این اتفاق بیفتد، زیرا ناخواسته افزایش قیمتی را که چند سال بعد به همان کفش اضافه میکنیم، توجیه میکند.

تیم آمریکا_1

"اوه، شما این رترو را می خواهید؟" خوب، ما ابتدا یک نسخه حرومشده از آن را به شما میدهیم، تا 2 سال بعد دوباره آن را عرضه کنیم، بنابراین شما را وادار میکنیم که همان کفش را دو بار بخرید و بدانید که این همان نسخهای است که از ابتدا میخواستید اما نتوانستید ( یا نه) بدون استفاده از وفاداری نابجا و نوستالژیک شما به برند ما، به شما می دهد. و همه برای قیمت بالاتر در مرحله دوم فقط با ادعای اینکه "ریمستر" شده است، دور بروید. با مواد [نیمه] بهتر

ببینید، این چیزی است که آنها را وادار میکند، اما دلیل موفقیت آنها نیز همین است. آنها یک تجارت هستند و مهم نیست که یک تجارت چه محصول یا خدماتی را می فروشد، همه آنها برای یک چیز در آن هستند. پول درآوردن. در واقع مبتکرانه است این مبتکرانه است زیرا کار می کند. و بیایید صادق باشیم، همه ما می دانیم که بازی برای مدتی در حال انجام است. آنها با افشای تصاویر یک کفش ورزشی خاص ماهها قبل از انتشار در رسانههای اجتماعی، از بین بردن نیاز به هر گونه تبلیغات تجاری یا هر نوع کمپین بازاریابی، و ارائه اطلاعات جزئی، بهویژه، در دسترس بودن یا کمبود کلی محصول خود، هیاهو ایجاد میکنند. از آن، از کفش کتانی گفت. این باعث میشود همه برای پیشبینی آن کفش ورزشی آماده شوند، زیرا آنها یکی از 3 نفر هستند:

1) فروشندگان بدیهی است که هرچه یک کفش محدودتر باشد، می توانید پول بیشتری از افراد ساده لوح دریافت کنید که به کفش نه به عنوان یک «خواستن»، بلکه به عنوان یک «نیاز» نگاه می کنند.

2) افرادی که آنها را می خواهند زیرا آنها واقعاً کفش را دوست دارند. با ورود به آن، آنها از قبل سطح تبلیغات مرتبط با آن کفش را می دانند، اما نمی خواهند قیمت های فروش را بپردازند. بنابراین آنها زندگی و دست و پا را به خطر می اندازند و تلاش می کنند تا در فروشگاه مورد علاقه خود به خط مقدم برسند تا بتوانند با پرداخت بیش از حد برای خرده فروشی کمی کمتر ساده لوح باشند و احساس کنند کمی کمتر مورد استفاده قرار می گیرند (برای اینکه مانند یک منافق به نظر نرسند که من خودم را به آن اضافه می کنم. این گروه، lol).

3) افرادی که آنها را فقط به این دلیل که منحصر به فرد هستند، می خواهند. اینها بچههایی هستند که معمولاً کفش ورزشی را نمیخواهند، اما شنیدهاند که محدود هستند، و فکر میکنند با خرید یک کفش محدود که به نوعی آنها را به عنوان سر کفشهای کتانی تقویت میکند و به توانایی آنها در ترول کردن کسانی که از دست دادهاند (برای شما) میافزاید. کسانی که در این دسته قرار می گیرند به پاراگراف 3 برگردند، آن را بخوانید و به مکیدن "Nike" ادامه دهید).

نکته همه اینها این است که نایک دقیقاً می داند که آنها چه می کنند. اما انصافاً، به این نکته نیز اشاره شده است که قیمتهای خردهفروشی آنها در واقع پایینتر از آن چیزی است که اگر برچسب قیمت اصلی یک مدل کفش ورزشی خاص را بگیرید و آن را برای تورم تنظیم کنید. و همچنین باید فناوری اضافه شده به کفش های کتانی امروزی را نیز در نظر گرفت. یک «نیک» را بمکید. اول از همه، من روشی را دریافت می کنم که در آن مردم محاسبه کرده اند و تورم را تنظیم کرده اند. من با ریاضی مشکلی ندارم، من با "چرا" مشکل دارم. به ازای هر کفش 100 دلاری که نایک میفروشد، فقط 28.50 دلار برای ساخت این کفش هزینه دارد. مسلماً زمانی که شما 50 درصد افزایش، مالیات و هزینههای اداری را در نظر بگیرید، احتمالاً تنها 4.50 دلار سود واقعی دریافت خواهند کرد، اما سؤال واقعی این است که کسی با 28.50 دلار چقدر «تکنولوژی» دریافت میکند؟ و چند مدل فقط 100 دلار فروخته می شود؟! ناگفته نماند که وقتی کفشهای خود را در وبسایت خود و در فروشگاههای خود میفروشند، 50 درصد افزایش قیمت خردهفروشی وجود ندارد. هرکسی که بخواهد بهعنوان یک مصرفکننده بهشدت از این موضوع در برابر منافع شخصیاش دفاع کند، نه تنها کول کمک شرکت را مینوشد، بلکه در مهمانی شرکت، کول کمک بیل کازبی را مینوشد. (خیلی زود؟)

کلید و لایه برداری_1

همه چیز به چیزی که قبلا گفتم خلاصه می شود، انتظارات. نایک از ما چه انتظاری دارد؟ به نظر می رسد تا کنون انتظارات آنها برآورده شده است. ما هنوز هم به آنها کمک می کنیم تا آخر هفته بفروشند (توجه کنید که گفتم ما هستیم). همانقدر که من یا شما ممکن است سعی کنیم پای جمعی مان را زمین بگذاریم و بگوییم بس است، جذابیت عرضه کفش ورزشی آخر هفته راهی است که ما را مجبور می کند پایمان را پایین بگذاریم... درست در مقابل ثبت نام در Champs یا FootLocker محلی ما. . و به خاطر آن به ما مدیون هستند. آنها به ما بدهکار هستند برای خرید به مواد مخدره. آنها به خاطر خرید به درخواست تجدید نظر به ما بدهکار هستند. آنها به خاطر ادامه خرید برندی به ما مدیون هستند که فقط وقتی به آنها فکر میکنیم، فکر میکنیم. من به طور عینی هدف شرکت را دریافت می کنم، اما به عنوان یک مصرف کننده، وظیفه من در نظر گرفتن نیازهای آنها نیست. خنده دار است که چگونه هر کسب و کاری می خواهد مصرف کننده موقعیت خود را به عنوان یک تجارت در نظر بگیرد و درک کند، اما پس از آن مشکلی برای دستکاری و نادیده گرفتن موقعیت مصرف کننده برای رسیدن به اهداف خود ندارد. دیدگاه من به عنوان مصرف کننده نباید بر اساس دیدگاه آنها باشد. مشکل نایک این است که آنها زمان و انرژی زیادی را صرف «ایجاد» تقاضا به جای «تغذیه» آن تقاضا می کنند. لازم نیست یکی بمیرد تا دیگری زنده بماند. آنها می توانند با هم وجود داشته باشند. تعادل نامیده می شود. هیاهو و مواد به ندرت دست به دست هم می دهند، اما وقتی این کار را انجام می دهند چیز زیبایی است (یعنی فقط به من نگاه کن. لول).

بنابراین حدس میزنم بفهمم چه کسی به چه کسی مدیون است بستگی دارد، نایک یا مصرفکننده. به نحوی که ما هر دو به یکدیگر نیاز داریم، این وابستگی مشترک نحوه عملکرد تقریباً هر رابطه است. اما اگر هنوز به دنبال کسی هستید که تمام اعتبار یا سرزنش را از او خالی کند، در آینه نگاه کنید. چه نایک باشید و چه مصرف کننده، در نهایت به هیچ کس جز خودتان مدیون نیستید.

ادامه مطلب